سلام خوشبختانه برخي ازدوستانرو كه معرفي كرديد ميشناسم وچه درستو زيبا توصيف كرديد
چه سوژه اي شده وبلاگ شما
وقتي بچه ها برام تعريف کردن نخواستم حتي لحظه اي رو از دست بدم و به سرعت اومدم که وبلاگتونو ببينم ...
برام جالبه...به کاري که کرديد مي گن خلاقيت...همراه با چاشني شيطوني و اين چيز قشنگي رو مي سازه مثل وبلاگ شما
تقريبا بچه ها رو خوب به وصف کشيديد
و منم مثل همه اين حدس رو مي زنم که نه تنها شما اونا رو ميشناسيد بچه ها هم خوب شما رو مي شناسند...
اما بين حدسهاي مختلف در شک به سر مي برند...
در هر صورت خوب همه رو سر کار گذاشتيد ...
اميدووارم راه اندازي وبلاگتون فقط براي اين شيطنت نباشه و شما به وب نويسي ادامه بديد و ما بهره ببريم ...
مهرتان پايدار
چشم به راه شما
راضيه
آخ نه
من اشتباه كردم
ولي يك كسره زير نون بذاريد كه بقيه مثل من اشتباه نكنند
سلام
ببخشيد چرا اسم وبلاگ آقاي عاصمي رو اشتباه نوشتيد؟
در نظر هايتان تناقض وجود دارد.
ما علامه دهر نيستيم .
در ضمن هيچكدام از دوستان مخاطب نياز به تعريف وتمجيد ندارند .
حرمت اعتبار خود را هرگز در ميدان مقايسه با ديگران مشکن
که ما هر يک يگانه ايم.
من نگفتم كار بچه هاضعيف گفتم از توانايي بالايي برخوردارن
اونا مي تونن بيشتر سعي كنن و در ضمن اگر نخندن و شاد نباشن كاري از پيش نخواهند برد
پس از سلامتي خنده رويي نعمت دوم خداوند است
امام علي (ع)
يه ذره ايراد نداره
خيلي ايراد داره...
معلومه وقتي همه انقدر مي خندن بايد کار ضعيف ارائه بدن ديگه...
اگر کسي در طالب معرفت باشد و در طلب , جديت و خلوص داشته باشد . در و ديوار به اذن خدا معلمش خواهند بود وگرنه سخن پيامبر(ص) هم در او اثر نخواهد کرد چنانکه در ابوجهل هم اثز نکرد .
حضرت آيت الله العظمي بهجت (روحي فدا)
در حال حاضر ثروتمند ترين مرد جهان از لحاظ معنوي آقاي بهجت است . (آيت الله بها الديني)
شب در انبوه ظلمت سحر شد آسمان نم نمک تازه‌تر شد زلف انبوه شب تاب برداشت دستي از حوزه گل آب برداشت عاشق از چشمه دل وصف کرد چند رکعت خدا آرزو کرد عاشقم، عاشق دل شکسته دل نگو قصه آيينه بسته دل نگو دل نگو دل چه گويي آن از آن عشق کامل چه گويي گريه در چشم او جوش مي‌زد عزم رفتن در او شور مي زد مرکب از نور آمد براقش لولو ناب و دين يراقش چشم او خيره بر بي‌نشان بود مقصدش آن سوي کهکشان بود آسمان راه آيينه بندش راه شيري گوار سمندش جاي در بارگاه رضا داشت يک کمان فاصله تا خدا داشت سيب سرخ تجلي چشيده بود در موج گل آرميده باغ گل پرور آورده با خود هديه کوثر آورده با خود هديه‌اي کوثر بود زهرا دخت پيغمبري بود زهرا
سلام ودرود بر تو آشناي ناشناس
براي بنده هم جالب بود كه كسي از بيرون به اين گروه نوپا توجه دارد
اگرچه اين نشريه داراي ايراداتي است است اما پيش شماره براي اين است كه ما اشكالات آن را رفع نماييم.
انشاا...در شماره اول به بعد پربارتر شود.
در آخر اينكه قابل تقدير است براي كسي كه اهل اين دانشگاه نيست اما همه افراد را با خصوصيات اوليه آنها مي شناسد و زيرك از اين بابت كه با نوشتن در باره نشريه حداقل گروه مخاطب از اين پست و وبلاگ شما ديدن نمايند.
در ضمن در لينك عصر ارتباط قرار گرفتيد تا هر بار سري به قلمي شده هايت بزنم.
با احترام علي اكبرخانجاني
خيلي برام عجيب بود كارتون
نمي خواهيد خودتون رو معرفي كنيد
راستش مردم ار فضولي
ولي خدايي جالب بود
موفق باشيد
اما بگيد كي هستيد
سلام .
ببخشيد شما ما رو از كجا مي شناسيد ؟ از بچه هاي ارتباطاتيد يا دوستانتون از بچه هاي ارتباطاتن؟
از كجا مي دونيد خنده هاي من از ته دل؟كي گفته من پيگير كارهام يا جدي ام؟
يه كم بيشتر خودتون رو معرفي كنيد لطفاً.
